نقش آموزش و پرورش در تحول اخلاقی جوامع
تحول اخلاقی جوامع
نهاد آموزش و پرورش که یکی از گسترده ترین نهادهای اثرگذار و جهت دهنده در تمام کشورهاست، با توجه به مخاطبان فراوان و مستعدی که در اختیار دارد و با توجه به رسالت های آموزشی و پرورشی خطیری که بر عهده دارد.
نهاد آموزش و پرورش که یکی از گسترده ترین نهادهای اثرگذار و جهت دهنده در تمام کشورهاست، با توجه به مخاطبان فراوان و مستعدی که در اختیار دارد و با توجه به رسالت های آموزشی و پرورشی خطیری که بر عهده دارد، برنامه «تربیت اخلاقی» را باید جزء اصلی ترین و محوری ترین مسائل آموزشی و تربیتی خود قرار دهد. بر این ضرورت که برخاسته از نقش و جایگاه اخلاق در حیات انسانی است، هنگامی تأکید می شود که وظیفه اصلی این نهاد را احیای فطرت دینی انسانها بدانیم. در حقیقت، متولیان امر تعلیم و تربیت وظیفه دارند که فطرت انسانها را بیدار، و غبار غفلت را از آنها پاک کنند تا انسانها در حضور خدا بودن را به وضوح در درون خود بیابند و گرایششان به دین و اخلاق آشکار شود.در فرایند تربیت که وظیفه و رسالت اصلی نظام آموزش و پرورش هر جامعه ای است، عوامل مختلفی نقش آفرینی می کنند که هرکدام از آنها در تحقق و چگونگی این فرایند تأثیرگذارند.بر اساس آنچه از مطالعه پیشینه تأسیس آموزش و پرورش به دست می آید، بی شک یکی از اهداف تأسیس آموزشگاه های رسمی (مدارس) کشور، تربیت اخلاقی دانش آموزان است. «مکتب و مدرسه عبارت است از تأسیساتی که برای تربیت اخلاقی و علمی و بدنی ابنای نوع بشر دایر می گردد». با این نگاه، دانش آموزان اماناتی در دست مراکز آموزشی اند که این مراکز سهم مؤثری در شکوفایی استعدادها، بروز خلاقیت ها و تربیت اخلاقی آنها دارند و اینها مگر در سایه آگاهی و بصیرت حاصل نمی شوند. بنابراین، مطلوب است همان گونه که مربیان به منظور تقویت و آشنایی با شیوه های جدید تدریس، آموزش ضمن خدمت می بینند، برای پرورش و تربیت اخلاقی فراگیران نیز با شیوه ها، اصول و روش های تربیت اخلاقی برگرفته از علوم تربیتی و متون دینی آشنا شوند؛ چراکه یکی از مباحث اختلافی جدی در امر آموزش و پرورش، چیستی و چگونگی تربیت اخلاقی است.
روش شناسی در هر دانشی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و پیشرفت های سریع جوامع علمی امروز نیز مرهون آشنایی با روشها و شیوههای سنجیده است. اسلام در موارد متعدد، انسانها را به اتخاذ شیوه های درست در انجام کارها توصیه می کند. نظم گرایی و توجه به اصول، روشها و شیوه های صحیح هر کار، از جزئی ترین تا بزرگترین کارها، در متون اسلامی، فراوان به چشم می خورد؛ برای مثال، امام صادق(علیه السلام) در روایتی می فرمایند: کونوا دعاة الناس بغیر السنتگم. این روایت بیانگر نقش مهم روش غیرزبانی در امر تبلیغ است.
تربیت اخلاقی هم که یکی از رسالتها و مسئولیت های اصلی تمام نظام های آموزشی و تربیتی است، از قاعده مزبور مستثنا نیست و حتی می توان گفت سنگ بنای تربیت اخلاقی، آشنایی با اصول و شیوه های تربیتی از دیدگاه اندیشمندان مسلمان است که نادیده گرفتن آن با سهل انگاری نسبت به آن نیز می تواند به شکل عمیقی، زندگی فردی و اجتماعی شهروندان یک جامعه را تهدید کند و نشانی از کاستی نظام آموزشی باشد. نکته مهم تر اینکه در اسلام، هدف تربیت تنها انباشتن ذهن فراگیران با انبوهی از اطلاعات نیست، بلکه هدف اساسی تربیت، تغییر شخصیت و ایجاد دگرگونی در منش و رفتار آدمیان است و این جز در سایه تربیت اخلاقی حاصل نمی شود که یکی از غایات اساسی تربیتی در اسلام به شمار می رود.
در فرایند تربیت که وظیفه و رسالت اصلی نظام آموزش و پرورش هر جامعه ای است، عوامل مختلفی نقش آفرینی می کنند که هرکدام از آنها در تحقق و چگونگی این فرایند تأثیرگذارند. فرایند یادگیری و تربیت زمانی نتیجه بخش می شود که مجموعه این عوامل، همانند یک سیستم با یکدیگر در تعامل و ارتباط باشند. به منظور برقراری تعامل و ارتباط تنگاتنگ بین این عوامل، نیاز به طرح و برنامه است که در اصطلاح علوم تربیتی به آن «برنامه ریزی درسی» می گویند.
آموزش و پرورش نقش اساسی و بی بدیلی در تحول اخلاقی جوامع دارد. تعلیم و تربیت مهم ترین و اساسی ترین جنبه زندگی بشر است و باید اعتراف کرد که مشخصه یک جامعه سالم و رشد یافته، تنها داشتن موقعیت جغرافیایی خوب، معادن متنوع و منابع مالی نیست، بلکه جامعه سالم و رشد یافته، جامعه ای است که دارای نظام تعلیم و تربیت پویا، بانشاط، زنده و مترقی نیز باشد؛ چنین نظامی است که می تواند انسان های آزاده، مستقل، اخلاقی و مبتکری بسازد که جامعه را به سامان مادی و تعالی معنوی برسانند. از نگاه علامه مصباح یزدی، همچنین می توان پا را فراتر نهاد و در باب اهمیت نقش آموزش و پرورش در امر تعلیم و تربیت و تحول اخلاقی جوامع اینگونه گفت که فراهم آمدن زمینه رشد و استکمال معنوی و باطنی آدمیان، بیش از هر چیز و پیش از هر چیز، مدیون نهاد تعلیم و تربیت است، نه هیچ نهاد دیگری؛ زیرا در سایه تعلیم عقاید هستی شناختی و ارزش شناخت صحیح و طبق ارزشهای پسندیده اخلاقی و حقوقی می توان خداپرستی و استکمال معنوی انسانها را گسترش داد و عمق بخشید.
به اعتقاد علامه مصباح یزدی، آموزش و پرورش در وسیع ترین معنای خود، تأثیر بسیار زیادی در آگاه کردن مردم از نامطلوب بودن اوضاع و احوال موجود و نادرستی ارزش ها و آرمانهای حاکم با اوضاع و احوال مطلوب و ارزشها و آرمان های صحیح دارد؛ یعنی، آموزش و پرورش هم بر علم و دانش مردم می افزاید و هم باعث اقبال و گرایش آنان به ارزش ها و آرمانهای مطلوب و صحیح می شود.
در باب تأثیر گذاری آموزش و پروش در مردم نسبت به سایر نهادها، باید گفت که هیچ نهادی به میزان آموزش و پرورش تأثیرگذار نیست؛ زیرا تحولاتی که سایر نهادها ایجاد می کنند، تحول در ابزار و آلات است و جنبه فرعی و تبعی دارد، اما تحولاتی که آموزش و پروش ایجاد می کند، تحول در هویت روحی و معنوی افراد جامعه است. بر همین اساس، یکی از کارکردهای نظام آموزش و پرورش، رشد دادن شخصیت کودکان، نوجوانان و جوانان است. ضرورت توجه به رشد شخصیت، رشد اخلاقی و تربیت دینی دانش آموزان، و همین طور، اهمیت پرورش قوای جسمی و سلامت تن، پرورش قوای ذهنی و پرورش عواطف و ذوق هنری، موجب شده است که رشد و تربیت همه جانبه فرد، یکی از کارکردها و اهداف اساسی نظام آموزش و پرورش محسوب شود.
منبع: برنامه درسی وتربیت اخلاقی، حمیدرضا کاظمی، چاپ اول، انتشارات مؤسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی(قدس سره)، قم 1393
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}